♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
بيماری ها ، گذشته از منشأ بدنی و گاه ژنتيكی
ريشه های روانی هم دارند... با بهداشت روانی، می توان ميزان ابتلا به بيماری ها را كاست
تیروئید: وجود بغضی در گلو، که ترکیده نمیشود
سرطان: ناشی از نبخشیدن خود و دیگران است
ام اس: به دلیل عصبانیت طولانی مدت و کینه ورزی است
بیماری قند: بخاطر افسوس گذشته ها را خوردن است
سر درد: به دلیل انتقاد از خود و دیگران است
زکام بخاطر وجود آشفتگی های ذهنی است
درد مفاصل: به دلیل نیاز به محبت و آغوش گرم است
فشارخون: به خاطر مشکل عاطفی دراز مدتی است که حل نشده باقی مانده
دیگران را ببخشیم، خودمان را ببخشیم، بیشتر محبت کنیم
کمتر گله و شکایت کنیم، فراوان تر بخندیم و شاد باشیم
و بدانیم افکار ما بسیار قدرتمند و اثرگذار هستند و تاثیرات بسیار شگفت انگیزی از خود باقی می گذارند
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
شفای زندگی
لوئیز. ال. هی
ترجمه: مجید شهرابی
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
مولوی با کبکبه و دبدبه در حالی که مریدانش احاطه اش کرده بودند
و آب وضویش را به تبرک بر می داشتند با شمس برخورد
و با تکبر در او نگریست
شمس گفت سوالی دارم
مولوی گفت بپرس
شمس گفت بگو بدانم محمد(ص) پیامبر ما برتر بود یا حلاج شیخ ما؟
مولوی خشمگین شد و گفت کفر می گوئی؟
شمس گفت پس چرا محمد پس از سالها عبادت خدا هنوز در دعاهایش این گونه می خواست که: خدایا خودت را به من بشناسان
ولی حلاج آنقدر در خدا غرق شده بود که می گفت من خدا هستم و فریاد انا الحق می زد
مولوی درماند
شمس روی برتافت و رفت
مولوی به التماس به دنبال وی روان شد و تمنا کرد تا شمس پاسخش گوید
شمس گفت چون نمی دانی چرا با این تکبر و تفرعن بر زمین خدا راه می روی... پاسخ این است که محمد(ص) دریانووش بود و هرچه از معرفت خدا در جام وجودش می ریختند پر نمی شد
ولی جام حلاج ظرفیت نداشت تا اندکی در آن ریختند مست شد و به عربده کشی افتاد
آن که را اسرار حق آموختند
مُهرکردند و دهانش دوختند
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
از کتاب: پله پله تا ملاقات خدا
^^^^^*^^^^^
تمام سوء تفاهمات ناشی از زبان است، تو می بایست در مورد افراد از روی اعمالشان قضاوت کنی، نه از روی گفته هایشان، همیشه محاکمهء خود، از محاکمهء دیگران سخت تر است. تو اگر توانستی در مورد خودت خوب قضاوت کنی، قاضی واقعی هستی
^^^^^*^^^^^
آنتوان دو سنت اگزوپری
شازده کوچولو
از گورخر پرسیدم
آیا تو سیاه هستی باخط های سفید یا که سفیدی باخط های سیاه؟؟
و گورخر از من پرسید
آیا تو خوبی با عادت های بد یا که بدی با عادت های خوب؟
آیا آرامی بعضی وقت ها شلوغ یا شلوغی بعضی وقتا آرام؟
آیا شادی بعضی روزها غمگین یا غمگینی بعضی وقتا شاد؟
و همچنان پرسید و پرسید و پرسید
دیگر هیچوقت از گورخری
درباره رنگ پوستش نخواهم پرسید
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
برگرفته از کتاب پاک کن جادویی
اثر : شل سیلور استاین
مترجم : احمد پوری